فقط يك واجب داريم

«فقط یک واجب داریم»

نماز، روزه، خمس، زندگی اجتماعی و…
در وهله‌ی اول به نظر سخت می‌آید که به این همه دستورات الهی عمل کنیم.
اما وقتی کمی دقیق‌تر به عمق مکتب اسلام نگاه کنیم، به نظر می‌آید تنها و تنها یک وظیفه داریم و آن کنترل ذهن و اندیشه‌مان در راهی است که خدا می‌خواهد.

این چنین توحید و اخلاص به دست می آید، سوءظن، ناامیدی، فخر فروشی، خودبرتربینی، … همه از بین می‌روند.
حتی راه دستورات عملی هم، همه از کنترل ذهن می‌گذرد. ذهن است که اگر مجاب شود، انسان انتخاب می‌کند که نماز بخواند یا خمس بدهد یا هر دستور دیگر را اطاعت کند.

بی‌رودربایستی و با سینه‌ای پر از درد، باید اعتراف کنیم بیشتر ما از اسلام آیین‌هایش را شناخته‌ایم و نه عمق اسلام را.
که اگر چنین نبود و ما اسلام ناب را شناخته و در پی عمل به آن بودیم، خیلی از گناهان مثل ناامیدی از خدا، تکیه بر غیر خدا، شرک‌های‌خفی، سوءظن وبدگمانی‌ و بخل،اساساً در ما و به تبع آن جامعه‌ی ما، وجود نداشت.

‌ما گمان کرده‌ایم اگر در اسلام ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است، این یک عمل استحبابی است! حال اینکه اساساً عبادت بدون تفکر، نه ریشه‌ای دارد و نه توشه‌ای از آن برمی‌خیزد.
نشان به آن نشان که: «الاعمال بالنیات».

و ما چه‌ ساده‌انگارانه، جوری که با راحتی‌مان جورتر دربیاید، تفسیرشان کرده‌ایم.

باید نگاهی نو در شناختمان از اسلام، دراندازیم.
و بدانیم که:
هزار نکته‌ی باریکتر ز مو اینجاست.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.