موضوع: "حديث زندگي"

إِنَّ اللّه َبالِغُ أَمْرِهِ

عن الامام الرضا علیه السلام:

كانَ نَقْشُ خاتَمِ الْحُسَيْنِ عليه السلام:« إِنَّ اللّه َبالِغُ أَمْرِهِ».

نقش نگين امام حسین عليه السلام اين جمله بود: «إِنَّ اللّه َ بالِغُ أَمْرِهِ». (خداوند، فرمان خود را به نتيجه و پايان مى رساند).
 

الکافی، ج6، ص474

محدثه

عن الامام الصادق علیه السلام:

سَمِعـتُ أَبـاعَبـدِاللّه عليه السلام يَقُـولُ: اِنَّما سُمِيَّتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام مُحَدَّثَةً لاَِنَّ الْمَلائِكَةَ كانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّماءِ فَتُناديها كَما تُنادى مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرانَ فَتَقُولُ: يا فاطِمَةُ اِنَّ اللّه َ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ، يا فاطِمَةُ اقْنُتى لِرَبِّكِ وَ اسْجُدى وَ ارْكَعى مَعَ الرّاكِعينَ، فَتُحَدِّثُهُمْ وَ يُحَدِّثُونَها.

فاطمه زهرا عليهاالسلام به آن جهت «محدَّثه» نام گرفت كه ملائكه از آسمان فرود مى آمدند و او را صدا مى زدند همانگونه كه مريم عليهاالسلام را ندا مى دادند و مى گفتند: «اى فاطمه، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر همه زنان عالم برترى داد. اى فاطمه همواره خدا را عبادت كن و براى او سجده نما و همراه با ركوع كنندگان به درگاه او ركوع كن». او با فرشتگان سـخن مى گفت و آنان نيز با او سـخن مى گفتند.
 

علل الشرائع، ص 216

برکتِ رفت و آمدِ مهمان


? برکتِ رفت و آمدِ مهمان …

سازگاري محتواي دعاي فرج با مباني توحيدي

                                                                                                                                              

نشست علمي_پژوهشي

موضوع: سازگاري محتواي دعاي فرج با مباني توحيدي

استاد ارائه دهنده: سركار خانم ابوالقاسمي

زمان: شنبه، 1400/7/24، ساعت 12:15

مكان: حوزه علميه الزهرا سلام الله عليها( حضوري)

 

 خلاصه نشست:

فلسفه دعا كردن: آنچه كه در سيره حضرات معصومين عليهم السلام و با توجه به متون نقلي كه در جايگاه عالي قرآن كريم قرار دارد اين است كه اصل دعا يك رمز و يك ويژگي مهم دارد كه انسان را با كائنات همراه و همرنگ كند ودر يك مسير آنها را قرار مي دهد.

پيشينه دعاي فرج: اين دعا توسط خود حضرت مهدي به محمد بن احمد بن ابي ليث در عالم خواب آموزش داده شده است. ايشان از فتنه هاي زمانه و حكام جور به مقبره قريش در بغداد پناه مي برند و حضرت اين دعا را به ايشان آموزش مي دهد و ايشان از كشته شدن نجات پيدا مي كند و برايشان فرج حاصل مي شود.

بخش هاي دعاي فرج: دعاي فرج سه بخش مهم دارد:1. فرازي كه ندبه به درگاه الهي است و شامل نيمي از دعاست.2. توكل و توصل و استعانت 3. صلوات بر وجود نازنين پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بين عصمت و طهارت عليهم السلام

( اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ ): اين بلاي عظيم چيست؟ نشان از اين است كه از سختي هايي مي گويد كه بطور خاص مومنان با آن بلا در دنيا مواجه هستند. در رابطه با اين مسئله چند تفسير و نقل قول وجود دارد.

 1. در كتاب دانشنامه امام مهدي عليه السلام اشاره ميكند كه در فراز« و ضاقت الارض»؛ سختي هايي كه در دنيا براي مومنين هست، به واسطه غيبت امام زمان، اين سختي ها شديدتر مي شود.

2. اينكه ناظر به بحث محمد بن احمد بن ابي ليس است كه حضرت حجت اين دعا را به ايشان تعليم دادند.

3. چون بلا بصورت مطلق و بدون قيد آمده، مي توانيم آْن را بصورت عام و خاص تقسيم كنيم.

اين غيبت يك چيزي را براي ما آشكار كرد. اينكه اي مردم لياقت نداريد امام زمانتان درميانتان باشد. هنوز لايق حضورش نشديد.

 (وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ): هم در ميانتان بودند چه كرديد؟ تنهايشان گذاشتيد تا جايي كه صلح را به امام حسن تحميل كردند.

(وَ ضاقَتِ الاَرْضُ): زمين با گستردگي اش تنگ شد. ديگر نمي شود تحمل كرد. مثل الان كه بخاطر وجود كرونا زمين براي ما تنگ شده است. بايد فاصله اجتماعي را حفظ كنيم كه مبادا بيمار شويم. اين مصيبت ها به طور طبيعي باعث ضعف و تسلط دشمنان بر ما ميشود.

(وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ): آسمان هم بخيل مي شود. در بحث نعمت دو سوال پيش مي آيد:1. چه چيزي نعمت خدا را بر ما حرام مي كند؟ خدا كه فيض مطلق است، چه چيزي مانع رسيدن نعمت خدا بر ما مي شود؟2. بركات آسماني چه چيزي است؟ باران و برف؟ آن چه كه باعث حرام شدن نعمت ها مي شود، ظلمت گناهانمان است. در جامعه اسلامی يك گناه هم زیاد است. اندک گناهانی گاه است که در طول تاریخ باعث شده خدا به اقوام، عذاب نازل کند.

(وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ): از مباحث خداشناسي، در حالت اضطرار خدا را شناختن بود. يعني توحيد در صفات. اما اينجا توحيد در افعال است.

خدا فقطِ فقط تو. يعني توکل! یعنی تکیه و اعتماد بر خدا؛ یعنی اسباب و علل و اسباب را در يد قدرت خدا بدانيم. اما ما جايي به خدا توکل می کنیم که از تمام اسباب و علل ناامید شده باشیم. بنده ها كارمان را راه نيندازند. توکل رتبه انسان‌های عادی است. اولیاءالله در مقام تسليم و رضا هستند. در توكل مي گوييم: خدایا انقدر بلا بر سر من آمده که از همه چیز غیر از خودت ناامید شدم، امیدم فقط تویی!

(وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى): خدايا شكايتم را فقط نزد تو مي آورم. چون مي دانم فقط تو قادر مطلقي. فقط تو میتوانی مشکل مرا حل کنی.

(وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ): خیلی از افراد شاید فقط در شدت به سراغ خدا مي آيند. در خوشی هايمان نيز یاد خدا هستیم؟ يقينا جامعه مومنین این را میدانند. اما در جامعه‌ای كه زندگی می‌کنیم در شادی ها هم یاد خدا هستیم؟ میدانیم قادر مطلق خداست؟ عالي ترين حالت توكل همين است.( في شدت و رخا). يعني در خوشي ها هم به ياد خدا باش.

(اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد): آل پيامبر چه كساني هستند؟ طبق ايات صريح قرآن( آيه مباهله و آيه تطهير)؛ آل پيامبر اهل بيتي هستند كه حديث كساء برايشان نازل شده است. چون بعد از آن واژه اولوالامر مي آيد. اطاعت از اولوالامر در آيات 59 و 83 سوره مباركه نساء هم رديف با اطاعت از پيامبر صل الله عليه و آله و اطاعت خدا است. وقتي اطاعت مطلق است بايد ويژگي عصمت هم باشد. پس قدر متيقن اوالامر بر معصومين اطلاق مي شود.

(اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ): چرا خدا نفرموده و اوجبت علينا طاعتهم. فَرَضَ خاص از واجب كردن است. فَرَضَ وجوب از ناحيه خداست و واجب شرعي است. ولي وجوب شامل واجب عقلي و شرعي مي باشد. با واژه فَرَضَ خداوند از لسان معصوم دو نكته را تاكيد مي فرمايد: خدا اطاعت اوالامر را واجب كرده. يعني وقتي از اوالامر اطاعت مي كني يعني امر خدا را اطاعت كردي. اين واجب، واجب شرعي است و اگر تخلف كنيم يك گناه شرعي انجام شده است.

(وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ): اطاعت و معرفت چه رابطه اي باهم دارند؟ اينجا توحيد در عبادت است. معرفت اهل بيت يك معيار حقيقي است. در اين ترازو ما و اعمالمان سنجيده مي شود. اين بحث معرفت و اطاعت، با سعادت و شقاوت ما عجين شده است.

معرفت امام با توجه به بلاهايي كه گفتند، چگونه است؟1. شناختن جایگاه ائمه به وسیله بلا؛ معرفتی که از بلا برای ما حاصل می شود يك معرفت زودگذر  و موقت است. چون خیلی از مردم در بلا به ياد خدا هستند ولي بعد از تمام شدنش، يادشان مي رود. 2. شناختن جايگاه اولوالامر به واسطه اطاعتشان؛ در این صورت اطاعت از امر خدا از حضرات معصومین چه در ظهور باشد و چه در غيبت، براي ما مسجل است.

(یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ، اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ ): اینجا بحث توسل عملی مطرح مي شود و هیچ منافاتی با دستور خداوند ندارد؛ چون خداوند یا بندگانش مستقیم و بی‌واسطه یاری میکنه یا باواسطه و غیر مستقیم و توسل یاری باواسطه است. ما به توسل نیاز داریم، زيرا؛ ما فقر محض هستيم. انتم الفقراء. در این فقر محض انقدر گناه كرديم كه خودمان را از خدا دور كرده ايم و نياز به واسطه داريم.  نام محمد و علي در رابطه با حضرات معصومين عليه السلام كه نامشان محمد و علي است، نيست بلكه شخص پيامبر صل الله عليه و آله و حضرت علي عليه السلام است.

(یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ): وقتي امام اول و آخر را مي گويد، يقينا 10 امام ديگر هم بينشان هستند. اما بر صاحب الزمان تاكيد دارد زيرا امام حي و حاضرمان است. هر امتي تشیعي تا در زمان هر امام معصومي، امام زمانش، امام و معصومش است. همه مقدرات شون از طرف امام معصوم به امر خداوند رقم می خورد. اما اينكه به پیامبر و حضرت علي عليه السلام مي گوييم شما برای ما کافی هستيد، يعني در نزد امام زمانمان شما شفاعت كنيد كه انشالله بهترین هارو براي ما بخواهند.

(یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ): همه وسیله ها را گفتیم، اما خودت ارحم الراحمین هستي. وجود ذات اقدس الهی مهربان ترین مهربانان است، در رابطه با مراتب توحید، اگر توحیدمان به معناي واقعي درست شد، همه چیز درست می شود و اگر توحیدمان درست نشد، همه چی خراب مي شود.

صلوات

پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم:
” در روز قيامت نزديك ترين مردم نسبت به من كسي است كه بيشتر بر من صلوات فرستاده باشد.”


جامع الاخبار، ص69

1 3 4